.

 سؤال: وجود امام چه ضرورتى دارد؟



جواب: قبل از هر چیز به سراغ هدف آفرینش انسان مى رویم که گل سرسبد جهان آفرینش است.
او راهى پر فراز و نشیب و طولانى را به سوى خدا، به سوى کمال مطلق و به سوى تکامل معنوى در تمام ابعاد مى پیماید.
بدون شک این راه را بدون رهبرى یک پیشواى معصوم نمى تواند به انجام برساند و طىِّ این مرحله بى رهبرى یک معلّم آسمانى ممکن نیست، چرا که «ظلمات است بترس از خطر گمراهى».
درست است خداوند انسان را با نیروى عقل و خرد مجهّز ساخته، وجدانى قوى و پربار به او داده، کتاب هاى آسمانى براى او فرستاده، ولى این انسان ممکن است با همه این وسائل تکوینى و تشریعى باز در تشخیص راه خود گرفتار اشتباه شود، مسلماً وجود یک پیشواى معصوم، خطر انحراف و گمراهى را تا حدّ زیادى تقلیل مى دهد، و به این ترتیب «وجود امام(علیه السلام)، تکمیل کننده هدف آفرینش انسان است».
این همان چیزى است که در کتب اعتقادى از آن به «قاعده لطف» تعبیر مى کنند و منظورشان از قاعده لطف این است که خداوند حکیم، تمام امورى را که براى وصال انسان به هدف آفرینش لازم است، در اختیار او قرار مى دهد، از جمله بعثت پیامبران و نصب وجود امام معصوم و گرنه نقض غرض کرده است.
مى دانیم ادیان الهى به هنگام نزول بر قلب پیامبران مانند قطره هاى آب باران شفاف و زلال و حیاتبخش و جان پرورند; امّا هنگامى که وارد محیط هاى آلوده و مغزهاى ناتوان یا ناپاک مى شوند تدریجاً آلوده مى گردند، و خرافات و موهومات بر آن اضافه مى شوند، تا آن که شفافیت و ظرافت روز اوّل را از دست مى دهد، در این حال نه جاذبه اى دارد، و نه تأثیر تربیتى چندانى، نه تشنه کامان را سیراب مى کند، و نه شکوفه و گل فضیلتى را مى رویاند.
این جاست که همیشه باید پیشوایى معصوم به عنوان پاسدارى از اصالت مکتب، و خالص بودن برنامه هاى دینى در کنار آن باشد تا از کجى ها و انحرافات و افکار التقاطى، و نظرات نادرست و بیگانه، و موهومات و خرافات، جلوگیرى کند; که اگر مذهب و آیین بدون وجود چنین رهبرى باشد در مدت بسیار کوتاهى اصالت و خلوص خود را از دست خواهد داد.
به همین دلیل على(علیه السلام) در یکى از سخنان خود در نهج البلاغه مى فرماید:
«
اللهم بلى، لا تخلو الارض من قائم لله بحجّة، امّا ظاهراً مشهورا، او خائفاً مغمورا لئلا تبطل حجج الله و بیناته;
آرى، هرگز روى زمین از قیام کننده به حجّت الهى خالى نمى گردد، خواه ظاهر و آشکار باشد، و یا ترسان و پنهان، تا دلائل الهى و نشانه هاى روشن او باطل نگردد».(1)
در حقیقت قلب امام(علیه السلام) از این نظر همانند صندوق هاى مطمئنى است که اسناد گران بها را همیشه در آن مى گذارند، تا از دستبرد دزدان، و حوادث دیگر مصون و محفوظ بماند، و این یکى دیگر از فلسفه هاى وجود امام(علیه السلام) است.
بدون شک هیچ جمع و گروهى بدون نظام اجتماعى که در رأس آن رهبرى توانا باشد نمى توانند به حیات خود ادامه دهند، و به همین دلیل از قدیمى ترین ایّام تا کنون همه اقوام و ملّت ها براى خود رهبرى برگزیده اند که گاه صالح بوده و در بسیارى از مواقع ناصالح، و بسیار مى شده که با استفاده از نیاز امت ها به وجود رهبر، سلاطین سلطه جو با زور و تزویر خود را بر مردم تحمیل مى کردند، و زمام امور را به دست مى گرفتند... این از یکسو.
از سوى دیگر براى این که انسان بتواند به هدف کمال معنوى خویش نائل گردد باید این راه را نه به تنهایى، بلکه با جماعت و جامعه بپیماید، که نیروى فرد از نظر فکرى و جسمى و مادى و معنوى بسیار ناچیز است و نیروى جمع بسیار پرقدرت.
ولى جامعه اى لازم است که نظام صحیحى بر آن حاکم باشد، استعدادهاى انسانى را شکوفا سازد، با کجى ها و انحرافات مبارزه کند، حقوق همه افراد را حفظ نماید، و براى رسیدن به هدف هاى بزرگ برنامه ریزى و سازماندهى داشته باشد و انگیزه هاى حرکت را در یک محیط آزاد در کل جامعه بسیج کند.
و از آنجا که انسان خطاکار قدرت چنین رسالت عظیمى را ندارد، همان گونه که با چشم خود همیشه ناظر انحرافات زمامداران سیاسى دنیا از مسیر صحیح بوده ایم، لازم است پیشوایى معصوم از سوى خداوند بر این امر مهم نظارت کند، و در عین بهره گیرى از نیروهاى مردمى و اندیشه هاى دانشمندان جلو انحرافات را بگیرد.
نه تنها دل هاى آماده باید در پرتو وجود امام(علیه السلام) راهنمایى شده و مسیر خود را به سوى کمال مطلق ادامه دهد، بلکه باید براى آنها که دانسته و عمداً راه خلاف را مى پویند اتمام حجّت شود، تا اگر وعده کیفرى به آنها داده شده است بى دلیل نباشد، و کسى نتواند ایراد کند که اگر رهبرى الهى و آسمانى دست ما را گرفته بود و به سوى حق رهنمون گشته بود هرگز تخلّف نمى کردیم.
خلاصه راه عذر بسته شود، دلائل حق به اندازه کافى بیان گردد، به ناآگاهان آگاهى داده شود، و به آگاهان اطمینان خاطر و تقویّت اراده.
بسیارى از دانشمندان - به پیروى احادیث اسلامى - وجود پیامبر و امام(علیه السلام) را در جامعه انسانیت و یا در کل عالم هستى به وجود «قلب» در مجموعه بدن انسان تشبیه مى کنند.
مى دانیم هنگامى که قلب مى تپد خون را به تمام عروق مى فرستد، و تمام سلول هاى بدن را تغذیه مى کند.
از آن جا که امام معصوم به صورت یک انسان کامل و پیشرو قافله انسانیّت سبب نزول فیض الهى مى گردد و هر فرد به مقدار ارتباطش با پیامبر و امام(علیه السلام) از این فیض بهره مى گیرد; باید گفت همان گونه که وجود قلب براى انسان ضرورى است وجود این واسطه فیض الهى نیز در کالبد جهان انسانیّت ضرورت دارد. (دقّت کنید)
اشتباه نشود پیامبر و امام(علیه السلام) از خود چیزى ندارند که به دیگران بدهند هر چه هست از ناحیه خداست، امّا همان گونه که قلب واسطه فیض الهى براى بدن است، پیامبر و امام(علیه السلام) نیز واسطه هاى فیض خدا براى انسان ها از تمام قشرها و گروه ها هستند.(2)

1. نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 147.
2-پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص 242.



نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391برچسب:فلسفه وجود امام, توسط حسین مقدم

 

براهین اثبات ولایت فقیه از منظر بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره)

 

نویسنده: علی ابوالعلی اقدسی

 

مقدمه:

 

از نگاه امام خمینی (ره) اصل ولایت فقیه از موضوعات بدیهی است یعنی از موضوعاتی است که تصدیق آنها با تصورشان همراه است و لذا نیاز به ارائه دلیل و برهان ندارند:

 

به این معنی که هرکس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالا دریافته باشد چون به ولایت فقیه برسد و آن را به تصور درآورد ،بی درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.(امام خمینی،بی تا، ص ۹). و اگر احتیاج به استدلال پیدا کرده ، علتش اوضاع اجتماعی مسلمانان عموما و حوزه های علمیه خصوصا می باشد.

و بر همین اساس ایشان در تایید موضوع به مبادی دلیل و برهان می پردازد.

 

متن کامل مقاله را میتوانید از اینجا دانلود کنید

 

 





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اثبات ولایت فقیه ازمنظرحضرت امام (ره),
نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

 

مقایسه عصر ظهور ابن‏تیمیه و محمد بن عبدالوهاب

 

ظهور ابن‏تیمیه با جنگ‏هاى صلیبى مسیحیان علیه مسلمانان و هجوم مغول‏ها به سرزمین‏هاى اسلامى همراه بود. در چنین زمان حساسى، ابن‏تیمیه دست به نشر افکار خود زد و شکافى‏ تازه در امت اسلامى ایجاد کرد

احمد بن عبد الحلیم معروف به ابن تیمیه، از علماى حنبلى که در 728 ه ق در گذشت.

 

نظر
یادت نره همسنگر
عزیز





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اندیشه سیاسی ابن تیمیه,
نوشته شده در تاريخ 2 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

 انديشه سياسي خواجه نظام الملک

بو علي حسن بن علي ، معروف به نظام الملک ، در 397 ش . / 409 ق .
در يکي از روستا هاي طوس مشهد به دنيا آمد . وي که فرزند يکي از زمين داران
و مأموران دريافت خراج دولتي به نام ابو الحسن علي بود ، پس از اتمام تحصيلاتش
به قصد يافتن شغل و مقام ، نخست به دربار غزنويان و سپس به در بار سلاجقه رفت .
اولين پست دولتي وي ، کتابت براي فرزند حاکم سلجوقي چغري بيگ - يعني الب
ارسلان -  بود . هنگامي که الب ارسلان به پادشاهي رسيد ، به ابوعلي حسن لقب
« نظام الملک » داد و او را به مقام وزارت برگزيد . وزارت او با مرگ الب ارسلان و در
زمان پادشاهي فرزند ملکشاه ادامه يافت ، اما سرانجام ، در 471 ش . / 485 ق .
در نهاوند توسط يکي از فداييان فرقه ي اسما عيليه کشته شد . 
 

 





ادامه مطلب

برچسب‌ها:
اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی,
نوشته شده در تاريخ 1 / 10 / 1391 توسط حسین مقدم

این هفته مقاله ای در باب آثار و فوائد توبه برای شما دوستان عزیز آماده کردیم

امیدواریم که مورد استفاده دوستان واقع بشه و ما رو هم دعا کنن. 

لینک دانلود 



نوشته شده در تاريخ 30 / 7 / 1391برچسب:آثار و فوائد توبه,مقاله,مذهبی,مفید, توسط حسین مقدم

تمامي حقوق مطالب براي .::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. . محفوظ مي باشد